تهیه کننده محبوبه صفری
اریکسون فرد تحصیلکرده ای نبوده و تحصیلات دانشگاهی نداشت . اما نزد فروید و انافروید تعلیم دیده بود و یک روانکار بود. او در نظریه فروید تغییراتی ایجاد کرد و نظریه جدیدی را ارائه داد .مثلاً فروید در نظریه روانی جنسی که ارائه داده بود بیان کرده بود که رشد تا آخر عمر ادامه ندارد و در دوران بلوغ تمام میشود ولی اریکسون نظریه ای ارائه داد که معتقد بود رشد انسان تا آخر عمر ادامه دارد و او روی من ( آنها) تاکید داشت و علاوه بر آن معتقد بود ، فرهنگ و جامعه هم در رشد موثر است و انسانها در هر مرحله از رشد با تعارضهایی روبرو میشوند که میتوان آن را به صورت سازگارانه و مثبت یا ناسازگارانه و منفی طی کنند. نظریه روانی اجتماعی اریکسون شامل:
۱) دوره نوزادی که همان اعتماد در برابر عدم اعتماد تولد یک سالگی دوره نوباوگی است :
کودکان در این دوره فکر میکنند که میتوانند به دنیا اعتماد کنند و دنیا محل امنی برای آنها است یا نه ؟ کودک یک سری نیازها دارد ، در صورتی که به نیازهای او ، مثلاً هنگامی که گرسنه است گریه می کند والدین پرستار و یا.. به نیازاو به موقع پاسخ بدهند و رسیدگی کند اعتماد ایجاد میشود. در کل کسی باشد که به نیاز او پاسخ دهد ، کودک به دنیا اعتماد میکند و دنیا را قابل پیش بینی میداند ولی اگر پرستار و مراقب نباشد یا پدر و مادر به او توجه نکنند و یا فکر کنند وقتی نوزاد گریه میکنند نباید به او رسیدگی کنند به دنیا و اشخاص اعتماد نمیکند .در این دوره کودک رابطه مهمی با مادر دارد و سوالی که برای او به وجود میآید این است که میتواند به دنیا اعتماد کنم یا نه؟
۲) دوره کودکی استقلال در برابر شرم و گناه( ۱۳ سالگی)
خب حالا کودک فرصتی دارد که خودش بتواند کارهای خودش را انجام بدهد و آزمون و خطا بکند اگر والدین به او اجازه بدهند که خود کاوش و جستجو کند و مستقل کار کند مثلا خودش غذا بخورد (حتی با اینکه ممکن است نصف قاشق را بریزد ) . آنچه مهم است این است که آیا پدر و مادربه او اجازه میدهند که این کار را خود انجام دهد و مستقل باشد یا نه ! ممکن کودک حمایت افراطی بشه یا مثلا کارهایی که کودک بلد است را به پدر و مادر خود انجام بدهند یا برعکس هم می شود . در هر صورت حمایت افراطی و تنبیه در این مرحله باعث میشود که این مرحله درست طی نشود در این دوره کودک رابطه با والدین دارد و سوالی که برای او پیش می اید این است که اشکالی ندارد که من باشم ؟
۳) دوره پیش دبستانی همان سن بازی است که (ابتکار در برابر احساس گناه) است (۳تا۵ سالگی):
کودک توان های زیادی دارد مثل دویدن بریدن فعالیتهای دست ورزی که اگر طی فعالیتها اورا تشویق کنند و به او بها بدهند احساس ابتکارعمل دارد ولی اگر حمایت نشود و اجازه فعالیت به او داده نشود احساس گناه می کند . در این مرحله کودک با هعمه افراد خانواده رابطه دارد و در ارتباط است.
4) دوره مدرسه (تبحر در برابر حقارت یا همان سخت کوشی در برابر احساس حقارت) ۶ تا ۱۳ سالگی است
اقتضای رفتن به مدرسه داشتن توانایی خواص خواندن نوشتن ریاضی علوم ورزش هنر و غیره که با آنها مواجه می شود حالا کودک باید این تکالیف خود انجام دهد اگر بتواند خود انجام دهد، فرد توانمند و متبحری در این زمینه می شود اگرنه تواند انجام دهد این مشکلات جمع می شود و کودک احساس حقارت میکند و معتقد است این احساس حقارت به راحتی قابل جبران نیست و تا سالها با اون هست در این مرحله همسایگان و اطرافیان آن روی او تاثیر زیادی دارند در تشویق و یاعدم تشویق فرد.
۵) دوره نوجوانی است که (هویت در برابر سردرگمی نقش) ۱۹ سالگی است: که ما میفهمیم هر یک از ما در زندگی نقشی داریم مادر، پدر، فرزند ، خواهر، برادر، شاگرد و غیره .
یک سری افراد در این مرحله دچار بحران هویت میشوند اگر پدر و مادر به کودک اجازه دهند خود کشف کند و هویت خود را بیابد کودک درست هویت یابی می کند اما اگر والدین اجبار کنند از افکار آنها پیروی کند دچار بحران هویت و سردرگمی می شود در این سن دوستان و همسالان الگوی ما هستند و باید افراد خوبی را انتخاب کرد .
۶)صمیمیت در برابر انزوا که حدود ۱۹ تا ۳۰ سالگی :ما به عنوان یک فرد بزرگسال تازه به این موضوع میرسیم چه کسی هستی و ممکن است خیلی از روابط دوستانه قبلی خود را رها کنیم تا به سازگاری با محیط برسیم ممکن است فرد از خود بپرسد آیا می توانیم عاشق شویم یا نه ؟و اگر بتوانیم تعهد بلند مدت را در روابطمان ایجاد کنیم فرد شاد و دارای اعتمادبهنفس خواهیم بود اگر نتوانیم ممکن است احساس انزوا و تنهایی به ما دست بدهد .دوستان و همکاران ما مرکز رشد پرورش ما هستند
۷) زایندگی در برابر رکود حدود ۳۰ تا ۶۰ سالگی است
که زایندگی همان نسل پروری است که وقتی به دهه ۴۰ میرسیم زمان راحتی آسودگی ماست .که فرد از اوقات فراغت خود خلاقانه استفاده میکند و ممکن است شروع به مشارکت در انجمن ها کند .نگرانی ما در این دوره پرورش نسل است که اگر احساس کنیم می توانیم نسل جدیدی را هدایت کنیم شادیم اما اگر مشکلات قبلی را هنوز حل نکرده باشیم تبدیل به فردی بدبین و غیر فعال می شویم افراد محل کار و منزل بیشترین تاثیر را در مادارند.
۸)انسجام در برابر نا امیدی که ۶۵ سالگی تا مرگ
همان احساس من بودن که با شروع کهنسالی سرعت انجام کارها کم میشود وبه مرور گذشته فکر میکنیم از خود می پرسیم که من کارم چطور بوده است.اگر فکر کنیم که کار ما خوب بود احساس رضایت داریم اگرنه، احساس ناامیدی و خشمداریم
تفاوت نظریه فروید و اریکسون این بود که اریکسون بیشتر به مسائل اجتماعی تاکید کرد اما فروید به مسائل جنسی و نقش خانواده در تعیین شخصیت ،اریکسون انسان را موجودی آگاه و با اراده می دید و نظر خوشبینانه داشت ولی فروید نگاه بدبینانه داشت میگفت انسان در سرنوشت خود نقشی ندارد و انسان از تولد تا مرگ را بررسی کرد و گفت روان آزردگی در هر زمان ممکن است رخ دهد اما فروید بیشتر به سالهای اولیه توجه داشت . نظریه اریکسون این است که در هر مرحله دوره قبل را تکیمل میکند وبه مرحله دیگری برتری ندارد .
درمان بیش فعالی – بجنورد مرکز مشاوره ذهن زیبا
درمان بیش فعالی با نوروفیدبک – بجنورد مرکز مشاوره ذهن زیبا
درمان بیش فعالی و اختلال در تمرکز با نوروفیدبک – بجنورد مرکز مشاوره ذهن
• فراموشی
• دود روانشناختی • انعطاف روانی
• ازهم گسستگی • اختلال های خواب
• دستاورد.
• نظریه های هیپنوتیزم. • آزمون های تلقین پذیری
• مسخ واقعیت. • اختلالات شخصیت