از نظر فروید شخصیت انسان پیچیده است و بیش از یک مولفه دارد .
سه بخش نهاد ، خود  ، فراخود ، در زمانهای متفاوت رشد می‌کنند ، و نقش متفاوت دارند اما با هم کار می‌کنند تا یک کل را تشکیل بدهند، هر مولفه ساختاری روانی دارد (نه فیزیکی) و سهم خود را به شخصیت فرد اضافه می‌کند .هر سه مولفه با هم در تعامل و بر هم تاثیر می گذارند .
طبق نظریه فروید جنبه هایی از شخصیت ما ابتدایی تر هستند و ممکن است ما را تحت فشار بگذارند تا ما به اساسی ترین خواسته های خود عمل کنیم و بقیه بخش ها در تلاشند تا ما به صورت واقعی تصمیم بگیریم .
۱) نهاد iD , منبع انرژی روانی است. تنها جز شخصیت که از بدو تولد وجود دارد ، در ناخودآگاه ماست و جزو رفتارهای بدنی و غریزی است که برای ارضای فوری همه نیازها و خواسته های ما تلاش می‌کند. اگر خواسته ها ارضا نشوند نتیجه آن ایجاد حالت اضطراب و تنش است ، مثلاً وقتی احساس گرسنگی و تشنگی زیاد می شود باعث تلاش فوری برای خوردن یا نوشیدن می شود! نهاد در اوایل زندگی بسیار مهم است چون تضمین می کند که نیازهای اولیه نوزاد برآورده می شود،  اگر نوزاد گرسنه باشد و احساس ناراحتی کند گریه میکند ، تا نیازش برطرف شود .
در کل نیاز های مطرح شده توسطID  نیازبه ارضادارند و تا وقتی ارضا نشوند هیچ استدلالی آن نیاز  را کم نمی‌کند و دنبال ارضای فوری اند. اما حواسمان باشد ارضا ی فوری نیاز همیشه واقع‌بینانه و ممکن است که اگر ارضای لذت به طور کامل بر ما حاکم بود فقط چیزهایی را  از بقیه بخواهیم که با آن نیازهایمان را ارضا کنیم که خب  این رفتار  هم مخرب و هم از نظر  از نظر اجتماعی غیر قابل قبول است.
از نظر فرویدID سعی می‌کند که تنشی که توسط اصل لذت ایجاد شده و از طریق تفکر فرایند اولیه که شامل شکل دادن تصویر ذهنی مورد نظر برای راهی برای ارضا نیاز است را حل کند !
درست است که افراد یاد میگیرند ID را کنترل کنند ولی باز هم در طول زندگی بعضی ها کودکانه باقی می مانند و رشد IGO )خود و فراخود )که به فرد امکان می‌دهد که غرایز اساسی ID را کنترل کند و به طور واقع بینانه و هنجار رفتار کنند!
۲ . (  ایگو )یا خود ارضای نیازهایID یا که به صورت واقع بینانه و بهنجار رفتار میکنن و تضمین می‌کند که انگیزه‌های این نهاد می‌تواند قابل قبول بیان می‌شود و در ضمیر خودآگاه پیش اگاه  و ناخودآگاه عمل می‌کند که مسئولیت یا مسئول برخورد با واقعیت را بر عهده دارد .کلا بر اساس اصل واقعیت است و تلاش می کند خواسته های این نهاد را با روش واقع بینانه از نظر اجتماعی ارضا کند . این اصل واقعیت قبل از انجام کاری هزینه و منافع یک عمل را می سنجد در خیلی از موارد می‌شود نیازهایID را بابه تأخیر انداختن ارضا کرد. پس در کل ایگو اجازه انجام رفتار را می دهد ولی در زمان و مکان مناسب .
او اسب را id و سوارکار را (ایگو)نآمید .اسب  قدرت حرکت و سوارکار جهت هدایت آن را برعهده دارد و بدون سوارکار اسب دو چار سرگردانی می شود. ممکن است هر جا بخواهد برود و سوارکار است که جهت می دهد می آید و تنش های ایجاد شده توسط تکانه‌های برآورده نشده را از طریق تفکر و فرآیند ثانویه تخلیه می کند .یعنی می آید شی را در دنیای واقعی پیدا می‌کند که با تصویر ذهنی که به وسیله id ایجاد شده مطابقت داشته باشد . مثلاً فرض کنید ما در یک جلسه هستیم و یک دفعه گرسنه می شویم(id( اینجا( ایگو) خود وارد عمل می‌شود و شما را راهنمایی می‌کند که تا پایان جلسه باید منتظر بمانیم. مثلاً در ذهن شما می آورد که مثلا دارید پیتزا می خورید و بعد از اتمام جلسه  می روید و پیتزای واقعی را میخورید.
۳) سوپرایگو فراخود از ۵ سالگی شکل می‌گیرد که همان احساس درست و غلط است. معیارها و آرمان های درونی شده که از والدین جامعه به ما رسیده است رهنمودهایی برای قضاوت ارائه می دهدکه دو بخش دارد :
اول وجدان
دوم آرمان
۱)وجدان شامل اطلاعاتی در مورد چیزهایی که والدین و جامعه آن را بد می دانند و اغلب ممنوع اند و مجازات و عواقب دارد.
۲) آرمان شامل قوانین و معیارهایی که آرزوی ego
  سوپر ایگو در تلاش برای متمدانه کردن رفتار ما است. سرکوب تمایلات غیر قابل قبول id طوری که ایده آلیستی باشد ونه بر اساس اصول و قوانین واقع‌بینانه عمل کند و در ناخودآگاه پیش اگاه و خودآگاه ما حضور دارد.
آنچه مهم است این است که idو  ایگوو سوپر ایگو از یکدیگر مجزا نیستند و به صورت پویا در تعامل هستند. فروید برای ایگو وازه قوت نفس را برای عمل کردن به کار می برد و می گوید فردی که قوت نفس خوبی دارد می‌تواند فشارها را مدیریت کند و بالعکس آن اگر بین این سه مورد تعامل نباشد از نظر فروید شخصیت در تعادل نیست .
و عدم تعادل با تعادل باعث ایجاد شخصیت ناسازگار می‌شود .
اگر id مسلط باشد ممکن است فرد تکانشی غیر قابل کنترل و خیانتکار باشد و بدون توجه به قانون اساسی ترین نیازهای خود را برآورده کند.
اگر سوپر ایگو مسلط باشد فرد اخلاق‌گرا و قضاوت کننده می‌شود و ممکن است نتواند چیزی را که به نظرش بد یا غیر اخلاقی است را بپذیرد.

شخصیت_فروید

نظریه_اریکسون

کودکان odd

پارانوییا

مشاوره آنلاین

درمان بیش فعالی – بجنورد مرکز مشاوره ذهن زیبا

درمان بیش فعالی با نوروفیدبک – بجنورد مرکز مشاوره ذهن زیبا

درمان بیش فعالی و اختلال در تمرکز با نوروفیدبک – بجنورد مرکز مشاوره ذهن

تماشاگری جنسی

گرایشات جنسی

• فراموشی

اختلال پایرومانیا

اختلال نافرمانی مقابله جویانه

اختلال پایکا

کلپتومانیا ( جنون دزدی)

اختلال وحشتزدگی

آگورافوبی

اختلال پوست کنی

اختلال سلوک

مازوخیسم جنسی

سادیسم جنسی

• دود روانشناختی • انعطاف روانی

• ازهم گسستگی • اختلال های خواب

• دستاورد

• نظریه های هیپنوتیزم• آزمون های تلقین پذیری

• مسخ واقعیت. • اختلالات شخصیت

• شنونده فعال• فرزند خواندگی• اختلال یادگیری کودک

• اختلال ساختگی.

ازدواج با شخصیت مرزی

• نگاتیویسم

• اسپسیفایر کاتاتونیا

• هیپومانیک

• کودکان نابینا و کم بینا

• سوگیری شناختی

• اختلال خلق

• جاذبه عاشقانه

• رویا پردازی ناسازگار

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *