تهیه کننده : محبوبه صفری

منبع:فصل ۱۰ آسیب شناسی روانی هالجین و فصل ۴ اصول روانشناسی بالینی پوران پژوهش(غلامحسین فرهنگی)

کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی و لجبازی یا odd

کودکان مبتلا به این نوع اختلال کودکانی هستند که که با کوچکترین تلنگری از کوره در می روند ، جر و بحث می‌کنند، از اصول و یا درخواست بزرگترها نافرمانی می‌کنند و حتی برای خطاها و اشتباهات خود دیگران را سرزنش می کنند. البته واقعیت این است که دفاع از ارزوهای خود و مقابله به خواسته های دیگران برای رشد طبیعی ما اهمیت دارد و این رفتارهای مقابله ای در دو برهه از رشد ، یعنی:

۱) بین ۱۸ تا ۲۴ ماهگی و ۲)ابتدای نوجوانی برای برقراری خودمختاری و ایجاد هویت ضروری است و به نوعی بیانگر تلاش ما برای کسب استقلال است، اما در صورتیکه شدت این رفتارها بیش از حد باشد و دائما باعث نارضایتی والدین باشد اختلال (نافرمانی و لجبازی ) محسوب می‌شود. از والدین انتظار میره که به جای انکار مشکل و سرپوش گذاشتن روی آن در همان دوره کودکی این اختلال را از یک لجبازی ساده و طبیعی جدا بدونن تا از تبدیل آن به مشکلات پیچیده تر و بروز حوادث غیرقابل جبران مثل اعتیاد جلوگیری کنند .

این اختلال معمولا بین ۱۸ تا۱۲ سالگی و بیشتر بین پسرها شایع است و اگر درمان نشود رد بزرگسالی سبب اختلال شخصیت ضداجتماعی در پسرها و در دختران سبب افسردگی می شود.

چه زمانی باید به این اختلال شک کنیم ؟ اختلال نافرمانی و لجبازی  یعنی اختلال دفاع مقابله ای ! و کودک و نوجوانی که اغلب خشمگین و تحریک پذیر است و برای هر چیز جر و بحث  به راه می‌اندازد و رفتار انتقام جویانه و کینه توزانه ای دارد و خیلی زود رنج و حساساست. از اگر کودک شما این علائم را داشت می توانید به او شک کنید چون معمولاً این علائم در ارتباط با افراد بزرگسال اتفاق می افتد که نوجوان با او آشنا هست والدین و معلمان گاهی فقط در ارتباط با والدین و در خانه اتفاق می‌افتد و در بقیه موقعیت‌ها رفتارها رو کامل مواجه است و ممکن است او  هنگام معاینه بالینی نشانه های کمی از خود بروز بدهد و علامتی نشان ندهند اینجا دقت والدین در تشخیص بسیار اهمیت دارد.

چرا بعضی از کودکان دچار اختلال می شوند؟ اولین سالی که والدین این ها دارند این است که چرا کودک ما از بین این همه کودک دچار این اختلال شده است؟  واقعیت این است که نتایج نشان می‌دهد در ابتلا به این اختلال عوامل ژنتیکی نقش کمی دارند و بیشتر ابتلا به آن به عوامل محیطی بر می‌گردد عواملی مثل :

تعارض زناشویی والدین ، والدینی که فرزند خود را قبول ندارند و به آنها محبت نمیکند و درک نمی کنند آنها را و بدون توضیح مسئله آنها را تنبیه می کنند که همه اینها در بروزاین اختلال نقش موثری دارد.

اگر به داد این کودکان نرسیم چه آینده ای دارند؟ با وجود هوش کافی این بچه ها به دلیل نداشتن مشارکت ، مقاومت در برابر توقع بقیه و اصرار به حل مشکلات بدون کمک اطرافیان معمولاً تبدیل به افراد منزوی می‌شوند و در مدرسه پیشرفتی ندارند و راندمان کار آنها پایین است حتی ممکن است مردود بشوند ، از روابط انسانی لذت نمیبرند، و رفتارشان در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی آنها اختلال ایجاد می کند ، معمولاً احترام معلم و دوستان خود را از دست می‌دهند که همه اینها باعث می‌شود احساس بی‌کفایتی و افسردگی کنند یا دچار مشکلات دیگری مثل کمبود اعتماد به نفس ، خلق افسرده و گرایش به سوء مصرف الکل و مواد روانگردان بشوند.

راه کنترل این اختلال چیست ؟این اختلالات نه تنها فرد و خانواده را در زمان حال دچار مشکل می‌کند بلکه در آینده هم ،خود فرد و اطرافیان او درگیر آن خواهند بود. متاسفانه بیشتر والدین بعد از مدتی کش مکش خسته می شوند و کوتاه می‌آید اما غافل از اینکه این کوتاه آمدن جلوی رفتار آزاردهنده کودک ، نقش تقویت کننده مثبت را  دارد و  عامل مهمی برای ادامه رفتار کودک میشود.

 در طول سال ها روش های مختلفی برای درمان این اختلال بررسی شده که به این صورت بود که بخشی روی اختلالات فردی و بخشی از روی اختلافات خانوادگی متمرکز شدند.

 یکی از درمانهای مرسوم همبستگی است : این قرارداد یعنی  تنظیم رفتارهای روزانه برای مشخص کردن انتظار های رفتاری ما ،جوایز و تنبیه ها برای هرکدام از رفتار کودک، در این روش کودک هر روز به ازای هر رفتار مثبت پاداش و به ازای هر رفتار منفی تنبیه دریافت می‌کند اما این قرارداد چهار گام دارد:

 در گام اول مشخص کردن انتظار های رفتاری است به این معنا که در این مرحله والدین باید انتظار خود را از کودک واضح و شفاف بیان کنند ، به طوری که برای کودک کاملا مشخص باشد چه کاری باید انجام دهد و چه کار کند و در ازای آن پاداش بگیرد و مطمئن بشیم که کودک کاملاً متوجه انتظارات ما شده است .

رفتارهای هدف ممکن شامل رفتارهای نامطلوب باشد که باید حذف شود یا رفتارهای مثبتی که قرار است افزایش پیدا کند مثلاً اگر والدین بگویند هرچه میگویم باید گوش کنی این غلط است چون کلی و مبهم است. به جای او بگوید من از تو می خواهم فقط با یک بار درخواست تکالیفت را انجام بدی، طبیعتا این واضح تر است. سطح توقع والدین نباید بیشتر از توان کودک باشد چون هدف ما شکل دادن رفتار مطلوب است پس نباید انتظارات بالا داشته باشیم

کام دوم  تعیین اینکه چگونه رفتارهای هدف اندازه گیری بشوند ؟ والدین یا درمانگر باید بتواند ثابت کند که رفتار هدف انجام شده یا نشده است.

گام سوم آن تعیین زمانی که رفتار باید اجرا بشود طبق قراردادی چهارچوب زمانی دارد در زمان لازم رفتار انجام بشود

گام چهارم مشخص کردن امتیاز های بدست آمده از دست رفته است متناسب با رفتار کودک شامل ، درست کردن فهرست پاداش است که بعد از خود کودک بپرسیم که می خواهد چه پاداشی بگیرد و چه انتظاری از والدین دارد  و از طرفی امتیازهایی که ممکن است از دست بدهد هم مشخص باشد.

 در کل هدف اصلی این است که کارهای کوچک امتیاز کوچک به کارهای بزرگ امتیاز بزرگ داشته باشد.

کودکان odd

پارانوییا

مشاوره آنلاین

درمان بیش فعالی – بجنورد مرکز مشاوره ذهن زیبا

درمان بیش فعالی با نوروفیدبک – بجنورد مرکز مشاوره ذهن زیبا

درمان بیش فعالی و اختلال در تمرکز با نوروفیدبک – بجنورد مرکز مشاوره ذهن

تماشاگری جنسی

گرایشات جنسی

• فراموشی

اختلال پایرومانیا

اختلال نافرمانی مقابله جویانه

اختلال پایکا

کلپتومانیا ( جنون دزدی)

اختلال وحشتزدگی

آگورافوبی

اختلال پوست کنی

اختلال سلوک

مازوخیسم جنسی

سادیسم جنسی

• دود روانشناختی • انعطاف روانی

• ازهم گسستگی • اختلال های خواب

• دستاورد

• نظریه های هیپنوتیزم• آزمون های تلقین پذیری

• مسخ واقعیت. • اختلالات شخصیت

• شنونده فعال• فرزند خواندگی• اختلال یادگیری کودک

• اختلال ساختگی.

ازدواج با شخصیت مرزی

• نگاتیویسم

• اسپسیفایر کاتاتونیا

• هیپومانیک

• کودکان نابینا و کم بینا

• سوگیری شناختی

• اختلال خلق

• جاذبه عاشقانه

• رویا پردازی ناسازگار

ترس تنها ماندن در خارج از خانه

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *